قدس آنلاین- انتشار خبر پایانِ سیطره شجره خبیثه داعش در منطقه بعد از اخبار تلخِ مربوط به زلزله اخیر کرمانشاه جانی تازه به کالبد خسته وطن بخشید تا بار دیگر مشخص شود که وعدههای الهی برحق است و اینکه خداوند فرموده «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم وَ یُثَبِّت اَقدامَکُم» عین حقیقت است و خداوند چه خوب اجر ۶ سال مجاهدت مدافعان حرم و فرماندهان شان و صبر و هدایتگری رهبر معظم انقلاب را داد تا میلیاردها دلار هزینه و صرف وقت بسیار وهابیت و اربابان شان صرف سرابی بی پایان شده باشد.
از این رو و در بررسی تحقق وعدههای الهی در جریان شکست داعش در منطقه با حجت الاسلام دکتر سیدصمصام الدین قوامی، امام جمعه پردیسان قم، مجتهد نظریه پرداز و رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی به گفت وگو پرداختهایم که مشروح آن تقدیم میشود:
استاد قوامی! تبلور پایان سیطره شجره خبیثه داعش در منطقه و پیروزی سپاه اسلام و مدافعان حرم بر تروریستهای تکفیری را که دیروز توسط سردار قاسم سلیمانی اعلام شد، میتوان در آیه شریفه «إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» دانست، شما چه تحلیلی در این باره دارید؟
آیات متعددی مربوط به نصرت الهی در قرآن کریم وجود دارد که ریشهاش نزد خدای تبارک و تعالی است، چنان که این آیهای که سردار سلیمانی در انتهای پیام خود به رهبری معظم انقلاب بیان کرده «وَ مَا النَّصر الّا مِن عِندِالله العَزِیزِ الحَکِیم» یک حصر است (در حقیقت استثنا در سیاق نفی دال بر حصر است) یعنی نصرت فقط و فقط از ناحیه خداست و باید نصرت را از او خواست و متکی بر او بود نه به غرب و نه شرق و نه حتی قدرت ظاهری و سلاح و توان نظامی خود اعم از موشک، نفرات و تجهیزات زیرا طبق این فرمول وحیانی، نصرت فقط از آنِ خداوند است و از ناحیه او سرچشمه میگیرد و افاضه میشود و اگر کسی به این اعتقاد داشته باشد و شرک نورزد، نه مغرور میشود و نه مأیوس.
گاهی ممکن است به دلیل ضربات ظاهری مأیوس شویم یا به دلیل پیروزی هایمان مغرور گردیم، اما وقتی نصرت را فقط از یک ناحیه یعنی خداوند بدانیم، پیروزی را از ابتدا از آنِ خود میدانیم زیرا خدای متعال وعده کرده یاران خویش را تنها نگذارد.
البته ممکن است طرف مقابل مثل داعش و آل سعود هم خود را پیرو اسلام و برخوردار از نصرت الهی بدانند و با این توهم دست به جنایت بزنند و حتی در مواضعی مثل موصل پیش بروند، اما حقیقت اسلام هرگز با جنایات امثال داعش موافق نبوده و نیست و آن را مجاز نمیداند و در نهایت شکست میخورند.
از این رو، وعده پیروزیِ ماندگار برای آن هایی است که در راه خدا و اهل بیت(علیهم السلام) گام برمی دارند و تحت لوای امام منصورند؛ بنا بر این چون «نصرت»، وعده الهی و وعده الهی برحق و تخلف ناپذیر است، محقق میشود؛ چنان که ما از ابتدای انقلاب و در پیچهای حساس تاریخی مثل جنگ تحمیلی یا رو در رویی با امثال داعش، از این نصرت برخوردار بودهایم و دشمنی چون داعش با همه تلاشش برای تهدید و ارعاب نتوانسته خللی در راه و استواری ما ایجاد کند.
البته باید توجه داشت این نصرت با دعای مادران و خانوادههای شهدا و نیز معنویت و اراده فوق العاده رهبری معظم انقلاب و نیز اطمینان سرداران خدوم انقلاب به وعدههای الهی نصیب ما شده و میشود.
آیا میتوان شکست داعش را مصداق عملی آیه ۳۲ سوره مبارکه توبه- که میفرماید: «می خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند ولی خداوند نمی گذارد تا نور خود را کامل کند هر چند کافران را خوش نیاید» - دانست؟
این آیه نشان میدهد که دشمنان دین و اهل بیت(علیهم السلام) فقط به زبان سخن میگویند و اهل تبلیغاند و برای آن بسیار هزینه میکنند، مثل امپراتوریهای رسانهای امروز که در اختیار استکبار و مزدورانش است. اما اینکه گفته میشود «بِأَفْوَاهِهِمْ» یعنی خودشان هم اعتقادی به آن ندارند و وقتی هزینه کرده و میکوشند با رسانهها در این باره فعلیت کنند، یعنی حرکت شان سطحی است و ریشهای ندارد مثل آنچه با خلق داعش انجام دادند اما خداوند ارادهای دیگری دارد: «یُتِمَّ نُورَه».
برای مثال داعش با همه جنایاتش به نفع ما بود زیرا اگرچه قرار بود در قالب توفانی خبیث به جان دین خدا بیفتد اما همین داعش در نهایت سبب شد قدرت ما چنین جلوه گر شود و از ما حساب ببرند و توطئه هایشان در نطفه خفه شود. از این رو خداوند در آیه بعد میفرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند. »
این دو آیه در کنار هم این حقیقت را جلوه گر میکند که هر چند دشمن از پا نمیایستند و انقلاب را تهدید علیه خود میدانند، اما بنابر قانون الهی هر چه پیشتر رویم این نور خداست که هر روز تلألو بیشتر یافته و دشمن است که دچار سیاهی و تباهی میشود.
خواست و اراده مدافعان حرم برای جهاد و مقاومت و شکست دادن داعش به عنوان دشمن قسم خورده شیعه و اهل بیت(علیهم السلام) را آیا میتوان مصداق عملی آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ» دانست؟
باید توجه داشت خدا نعمت را از بندگان نمیگیرد، مگر آنکه آن را کفران کنند، چنان که وقتی نعمت انقلاب و امام و رهبری به ما داده شده تا زمانی که شکر آن را به جای آوریم از ما گرفته نمیشود اما اگر قدر ندانیم به سرنوشتی مبتلا میشویم که امت در پی قدرناشناسی مقابل نعمت وجودی امیرالمؤمنین(علیه السلام) به آن دچار شدند.
اما... در مفهوم عام این آیه بر آن دلالت دارد که خداوند چه در تغییر مثبت و چه تغییر منفی، مردم را علت میداند «مَا بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی همت بالا یا اراده ضعیف داشتن، اهل معنویت و ایثارگری بودن یا دنیاگرایی و مادی گرایی. به عبارت بهتر، اگر مردم به سمت مادیات رفتند و چرب و شیرین زندگی را بر جبهه و جهاد و دفاع از حق ترجیح دادند و عافیت طلبی را بر عزت و استقلال خود ارجح دانستند، قانون الهی آن است که خدا زمینه این ذلت را برای شان فراهم کرده و از آنها دفاع نمیکند و اگر برعکس ملتی واقعاً خواهان عزت و عظمت بوده و برای آن جهاد و ایثار کنند، خداوند وارد صحنه شده و آن ملت را پیروز میگرداند، این یعنی همه چیز به درون و خواهشهای قلبی انسانها باز میگردد، لذا امروز که در ایران اسلامی طرفداران اهل بیت(علیهم السلام) و مدافعان حرم از صمیم قلب میخواهند عزیز باشند، خداوند کمک شان میکند، چنان که بعد از گذشت ۴۰ سال از انقلاب، مردم دین و انقلاب را بِأَنْفُسِهِمْ میخواهند و خدا کمک شان میکند و کسانی از نصرت الهی بهره مند میشوند که از خدا نصرت بخواهند؛ وقتی خدا را با دفاع از حرم، با عزاداریهای تاسوعا و عاشورا و پیاده روی اربعین و... یاری میکنیم از یاری خداوند بهرهمند میشویم.
امروز مردم ما تغییر کردهاند و نسلی متفاوت و بی نظیر (حتی در مقایسه با عصر معصومان-علیهم السلام- با این کیفیت) شکل گرفته که خداوند با تغییر آنها سرنوشت شان را تغییر میدهد چنان که در عراق ارتش بعث به «حشد الشعبی» تغییر میکند.
با همین قانون است که میتوان قدس را آزاد کرد و رژیم آن را تغییر داد و اینچنین اوضاع جهان با نصرت الهی به نفع مردم مقاوم و مجاهد دچار تحول میشود، چنان که هر روز شاهد تغییرات و تحولات مثبت هستیم، چون تغییر مردم به سوی مثبت بوده است.
پیروزی جبهه حق بر داعش و پایان سلطه این گروهک تروریستی در منطقه با وجود هزینههای چندین میلیارد دلاری و حمایت همه جانبه استکبار چقدر ترجمان امروزی آیه شریفه «وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» است؟
این آیه شریفه که در مواضع گوناگونی در قرآن آمده، بیان میکند که دشمنان خدا مکرهایی اعم از نقشههای سیاسی، اجتماعی، نظامی و... دارند؛ البته همیشه مکر معنای منفی ندارد و انسان برای حفظ خود از آن بهره میگیرد، لذا اگر طرفِ خدا باشد مثبت است و اگر به سوی شیطان میل کند، منفی است؛ چنان که امروز مکر جبهه شیطان تغییر در مهرههای آل سعود است و مکر آنها را پایانی نیست هرچند خود میدانند اینها ثمری ندارد، چون ماکری بزرگتر یعنی خدای متعال هست که نقشه هایشان را نقش بر آب میکند.
جالب آنکه خدا راهها و مکرهایش را نیز به نصرت کنندگان خویش یاد میدهد و این از جلوههای نصرت خداست، چنان که یادشان میدهد چطور جدایی طلبی کردستان عراق را خنثی یا بوکمال را آزاد کنند!
این یعنی مکرهای آنها سبب قدرت بیشتر مکر مسلمانان میشود، چون مسلمانان به «خَیْرُ الْمَاکِرِینَ» وابستهاند و آنها به مکر شیطان و طبق فرموده قرآن مکر شیطان ضعیف است و تهدید و ارعابش انسانهای ضعیف النفس را میترساند، نه انسانهای آزاده را.
البته مکر آنها بُعد مثبت هم دارد، چون اگر آنها مکر نکنند ممکن است ما به مرداب تبدیل شویم، اما در مقابل توطئه دائمی آن هاست که ما همیشه هوشیار و بیدار باقی میمانیم، دچار رفاه زدگی و دنیاطلبی نمیشویم و مثل برخی کشورهای منطقه که برخلاف داشتن زر با یک حمله صدام از هم پاشیدند، نیستیم.
نظر شما